هدف: برند مجموعه گرههای ذهنی یا تداعیات کارکردی، احساسی، عقلی و مزیتهایی است که ذهن بازار هدف را اشغال نموده است. تداعی معانی پیوند دادن تصاویر و نشانهها با برند از مزایای یک برند است که منجر به خرید میشود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفههای احیای برند در چکیده کامل
هدف: برند مجموعه گرههای ذهنی یا تداعیات کارکردی، احساسی، عقلی و مزیتهایی است که ذهن بازار هدف را اشغال نموده است. تداعی معانی پیوند دادن تصاویر و نشانهها با برند از مزایای یک برند است که منجر به خرید میشود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفههای احیای برند در صنعت نساجی میباشد.
روش: روش این پژوهش آمیخته متوالی در قالب پارادایم پرگماتیسم است که در ابتدا با روش کیفی و استراتژی دادهبنیاد آغاز و با تحلیل دادهها به روش کدگذاری نمونهای 17 نفره به روش گلوله برفی از جامعه آماری که شامل مدیران شرکتهای فعال در صنعت نساجی بود انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفت. و در بخش کمی نیز از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: در بخش کیفی بعد از کدگذاری داده¬های حاصل از مصاحبه و بررسی منابع کتابخانهای، 166 مفهوم، 114 مولفه در قالب 16 بعد دستهبندی شدند و در بخش کمی مدل مستخرج در بخش کیفی مورد آزمون قرار گرفت که نشان داد مفاهیم و مولفههای حاصل از کدگذاری، سازگاری کامل با ابعاد دارند.
نتیجهگیری: در این پژوهش، برای اولین بار سازه احیایبرند در صنعت نساجی طراحی و مورد آزمون قرار گرفت که با مطالعات قبلی که برای شناخت پیشنیازها و ابعاد برند طراحی شدهاند، کاملا تفاوت دارد. و در نهایت یک الگوی چهارده عاملی در قالب 114 مولفه برای احیای برند صنایع نساجی ارائه شد که میتواند بعنوان چهارچوبی اثربخش در رشد و توسعه برندهای صنعت نساجی باشد
پرونده مقاله
چكيده
هدف: برند مجموعه گرههای ذهنی یا تداعیات کارکردی، احساسی، عقلی و مزیتهایی است که ذهن بازار هدف را اشغال نموده است. تداعی معانی پیوند دادن تصاویر و نشانهها با برند از مزایای یک برند است که منجر به خرید میشود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفههای احیای ب چکیده کامل
چكيده
هدف: برند مجموعه گرههای ذهنی یا تداعیات کارکردی، احساسی، عقلی و مزیتهایی است که ذهن بازار هدف را اشغال نموده است. تداعی معانی پیوند دادن تصاویر و نشانهها با برند از مزایای یک برند است که منجر به خرید میشود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفههای احیای برند در صنعت نساجی میباشد.
روش: روش این پژوهش آمیخته متوالی در قالب پارادایم پرگماتیسم است که در ابتدا با روش کیفی و استراتژی داده بنیاد آغاز و با تحلیل دادهها به روش کدگذاری نمونهای 17 نفره به روش گلوله برفی از جامعه آماری که شامل مدیران شرکتهای فعال در صنعت نساجی بود انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفت. و در بخش کمی نیز از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: در بخش کیفی بعد از کدگذاری داده¬های حاصل از مصاحبه و بررسی منابع کتابخانهای، 166 مفهوم، 114 مولفه در قالب 16 بعد دستهبندی شدند و در بخش کمی مدل مستخرج در بخش کیفی مورد آزمون قرار گرفت که نشان داد مفاهیم و مولفههای حاصل از کدگذاری، سازگاری کامل با ابعاد دارند.
نتیجهگیری: در این پژوهش، برای اولین بار سازه احیایبرند در صنعت نساجی طراحی و مورد آزمون قرار گرفت که با مطالعات قبلی که برای شناخت پیشنیازها و ابعاد برند طراحی شدهاند، کاملا تفاوت دارد. و در نهایت یک الگوی چهارده عاملی در قالب 114 مولفه برای احیای برند صنایع نساجی ارائه شد که میتواند بعنوان چهارچوبی اثربخش در رشد و توسعه برندهای صنعت نساجی باشد.
پرونده مقاله